با خرد شدن باورهايمان، به اشتباه تصور ميكنيم ماييم كه فرو ميپاشيم، اما در واقع تخيلات ما كه خود را ذات و جوهر ما وانمود ميكردند ناپديد ميشوند.
و هيچكس بهتر از كودكي كه برخلاف اميدهاي ما رفتار ميكند، نميتواند توهمات ما را در هم بشكند. مادري از پسرش در برابر آزار پدر محافظت نكرده بود. بعدها پسر از مادرش به اين بهانه كه او مقصر اصلي مشكلاتش است، باج خواهي ميكرد و آنقدر به او فشار ميآورد كه تسليم ميشد!
بعد از اينكه به آن مادر نشان دادم چطور پسرش از او باج ميگيرد و چگونه او تقلا ميكند كه بخشش پسرش را بخرد و چگونه سعي او براي خريدن صلح، به جنگ بيشتر منجر ميشود؛ او گفت: اين داره منو ميكشه! به او گفتم: اين داره توهمات تو رو ميكشه نه خود تو رو!
او لب هايش را جمع كرد و با گريه گفت: ولي من نميخوام روابطمون آسيب ببينه! به او گفتم: چطوري ميتوني به چيزي كه وجود نداره آسيب برسوني!؟ او با پسري خيالي كه ميخواست داشته باشد ارتباط داشت نه با پسر واقعياش! اما ميخواست پسرش با خود او رابطه داشته باشد؛ نه با تصويري كه از مادرش براي خود ساخته بود!
پسرش تصوير يك شيطان صفت را از مادرش ميديد كه سزاوار مجازات است نه خود مادرش را... مادر نيز ميترسيد رابطه خوبي كه در آرزويش بود، آسيب ببيند؛ در حالي كه چنين رابطهاي سالها بود وجود نداشت.
با رها كردن توهمات خود، ميتوانيم با حقيقتي كه از آن وحشت داشتيم زندگي كنيم. وقتي آن زن از انتظار براي داشتن پسري كه ميخواست دست كشيد؛ ديگر سعي نكرد عشق او را بخرد و در عوض، عاشق پسر واقعياش شد. باجگيري به آخر رسيده بود.
شما وابستگي به چه باورها و توهماتي را كنار گذاشتيد تا توانستيد با واقعيت روبرو شويد؟
دروغهايي كه به خود ميگوييم
جان فرد ريكسون
همه نَرن به خدا
قبل از اينكه در اين مورد صحبت كنم بايد بگم: باور دارم اين جمله كه 《آدم خوب و بد نداريم》 از مزخرفترين حرفهاي تاريخه. آدم ميتونه از حيوون پايينتر و از فرشته ها بالاتر باشه
(در ضمن حيووني كه حيوون بودن رو انتخاب نكرده، خيلي شرف داره به انساني كه حيوون بودن رو انتخاب كرده)
.
اما يه حقيقتي رو بايد اعتراف كنيم:
امروز تعداد آقايوني كه مرد نيستن و فقط نَرن و همينطور تعداد زن هايي كه خانوم نيستن و فقط مادهن، خيلي زياد شده.
.
اما سوال مهم اينه كه كِي يه مرد تبديل به يه نَر ميشه و كِي يه زن تبديل به يه ماده؟
جواب من اينه: وقتي كه قبل از انسان بودنشون اولويت رو به جنسيتشون ميدن و اشتياق انسانيتشون رو به ميل جنسيشون ميفروشن.
.
خيلي از خانومها ازم ميپرسن كه چرا با هر كي ارتباط داشتيم نامرد بوده؟ و ديگه مرد وجود نداره
سوال خيلي مهمتر:
نر ها سراغ كي ميرن؟
جواب مهم:
سراغ ماده، يا بهتر بگم كسي كه خواسته يا ناخواسته داره خودش رو يه ماده نشون ميده.
.
وقتي به عنوان يه خانوم كه دلت محبت ميخواد، خودت رو در دسترس قرار ميدي، ظاهر زنانهت رو به نمايش ميذاري و به هر طريق جنسيتت رو فرياد ميكني، هيچوقت يه مرد سراغت نمياد. و تا دلت بخواد نرها براي نزديك شدن بهت برنامه ميريزن...(تاكيد ميكنم حتي اگر خيلي خانوم باشي ولي رفتارت تو رو يه ماده معرفي كنه)
.
و اگر ميخواي بدوني نرها با مادهها چطور رفتار ميكنن، يه كم مطالعه كن(توو پست دستمال كاغذي كمي در موردش گفتم)
.
همينطور پسري كه خودش رو نَر نشون بده، ماده ها ميان سراغش
.
و كاش ميشد با كلمات توضيح داد كه لذت انساني چقدر عميق و پايداره...
همين...