شما ممكن است وقتي هيجانات منفي طولاني مدت و شديدي داريد؛ با روشهايي مثل سفر كردن، خريد رفتن، كار زياد، خوش بيني غيرواقع بينانه و... بطور موقتي از آن رنج رواني دور شويد يا اينكه با روشهاي ناسالمتر مثل مصرف الكل، مواد مخدر، قرص و... از روبرو شدن با واقعيتهاي رنجآور اجتناب كنيد؛ اما مشكلات هيجاني شما مثل افسردگي، اضطراب مفرط، عصبانيت و... ادامه خواهند داشت.
هر چقدر به خود دستور بدهيد خوب باش و حس خوب داشته باش و هر چقدر به خودتان دروغ بگوييد؛ نميتوانيد از شر مشكلات هيجاني خود كه ريشه در خودتان دارد خلاص شويد. شما استنباط ميكنيد كه اگر من كار X را انجام دهم يا در موقعيت X قرار بگيرم؛ پس دچار احساس Y ميشوم و اثرات Z را براي من به همراه خواهد داشت!سوالات قبل ازدواج
مثلا فردي كه هراس از نتيجه امتحان دارد سر جلسه شركت نميكند و يا فردي كه ضعف عزت نفس دارد از ارتباط با ديگران دوري ميكند. اما اتفاقا اجتناب از هر فكر و واقعيتي، آن را تقويت و ميكند و هر چه تلاش كنيد بيشتر به چيزي فكر نكنيد؛ بيشتر به آن فكر ميكنيد!
تلاش براي احساس بد نداشتن، براي اينكه از عواقب و مشكلات احتمالي جلوگيري كنيد؛ اتفاقا زمان حال شما را بيشتر به آن عواقب و مشكلات، گره ميزند! برخي افراد، با اين باور كه در هر شرايط، احساس خوب داشته باش، يا فكر مثبت كن تا جذب كني؛ بيشتر اجتناب از رنجها و تجربهها را تقويت ميكنند!
آنها ادعا ميكنند انسان سالم، استرس، افسردگي، خاطرات آسيب زا و... ندارد و نبايد داشته باشد كه نتيجهي آن ميشود توهم، خوش خيالي، تقليد از زندگيهاي به اصطلاح لاكچري، مصرف الكل و مواد مخدر، روابط جنسي بيتعهد و... هر چه با نشانههاي مشكلات هيجاني خود مبارزه كنيد تا زماني كه به ريشه هاي پيدايش آنها نپردازيد؛ آنها رفع نميشوند.
اما اگر باور شما اين باشد كه من مسئول احساساتم هستم؛بيشتر ميتوانيد روي احساسات منفي خود تسلط داشته و آنها را بپذيريد؛ اين پذيرش باعث ميشود به جاي انكار يا فرار از احساسات منفي، وجود آنها را در خودتان تصديق كنيد. بعد از پذيرش احساسات منفي و ناراحتي هاي هيجاني، بهتر ميتوانيد اقدامي عملي و مسئولانه در مورد تغيير افكار، باورها و حل مشكلات عملي خود انجام دهيد.