هميشه در زندگي قبل از اينكه اتقاق بزرگتري بيفتد يا با واقعيتهاي ناگواري مواجه شويد؛ زندگي به شما علائم و چراغ زردهايي نشان ميدهد كه شما بيتوجه از كنار آنها ميگذريد! يا اصلا ناديده ميگيريد و انكار ميكنيد و يا كم اهميت جلوه ميدهيد.
مثلا زماني كه بخاطر رفع نيازهايتان، وارد يك رابطه مخرب ميشويد! زماني كه به درخواستهاي خلاف، يا خارج از اصول و ارزشهايتان، نه نميگوييد!
زماني كه تمام اختيار ذهن و بدن خود را به ديگري واگذار ميكنيد! زماني كه با مشكلات و واقعيتها، روبرو نميشويد و براي فرار از آنها، به دامان اعتياد، الكل و... پناه ميبريد!
زماني كه خودتان را با توهم و اميد كاذب، در يك شرايط خيلي بد، نگه ميداريد! اينها زمانهايي هستند كه شما داريد به سمت چراغهاي قرمز زندگيتان، پيش ميرويد!
وقتي شما خودتان را به سمت يك شرايط كنترل نشدهي هيجاني ميبريد تا هوشياري شما از بين برود و هر كاري از شما سر بزند؛ مسئوليت شما از بين نميرود و نميتوانيد ادعا كنيد كه من از خودم هيچ اختياري نداشتم يا ديگري مجبورم كرد و خودم نميخواستم!
وقتي ادعا ميكنيد كه وابستگي مفرط در يك رابطه، اجتناب ناپذير است؛ مسلما تبعات احساسات و رفتار خود را نيز بر عهده نخواهيد گرفت! بعد فكر هم ميكنيد كه اگر طرفتان را عاشق خود كنيد يا عاشق او باشيد؛ ديگر مهم نيست رابطه شما اصلا از پايه خطاست يا سالم نيست!
وقتي شما نخواهيد با آگاهي و هوشياري زندگي كنيد پس تصميم گرفته و عواقب آن را بر عهده نميگيريد و گردن پدر و مادر، ديگران يا هر عامل بيروني مياندازيد! آن وقت دقيقا رفتارها و آدمهايي را انتخاب ميكنيد كه شما را ناهوشيارتر نگه ميدارند!سايت مشاوره ازدواج
مثلا با مصرف فراوان مشروبات الكلي، استعمال مواد مخدر، بودن با آدمهاي بي مسئوليت و انجام رفتارهاي خارج از كنترل، ميخواهيد خود را بيخبر و بي مسئوليت نسبت به زندگي و خودتان نگه بداريد! اين شما هستيد كه ميخواهيد در بيخبري بمانيد و انتخاب كنيد!
مثلا با وابستگي و غفلت ازدواج ميكنيد چون نميخواهيد اين واقعيت تلخ را بپذيريد كه شما فلاني را هوشيارانه دوست نداريد و اصلا او آدم مناسبي براي شما نيست.
دوشنبه ۱۳ بهمن ۹۹ | ۱۱:۵۳ ۳۹ بازديد
منبع: وبلاگ مشاوره روانشناسي
تا كنون نظري ثبت نشده است