چگونه عواقب كار خود را بپذيريم؟

خدمات مشاوره خانواده و روانشناسي

چگونه عواقب كار خود را بپذيريم؟

۳۵ بازديد

۱- قبل از اينكه با خود كلنجار بروم كه واقعيت را چگونه بايد بپذيرم؛ اول بايد به اين نكته توجه كنم كه اصلا واقعيت به عنوان آنچه اكنون هست؛ چيست و چگونه من آن را درك كرده‌ام؟ واقعيت آنچه لزوما من فكر مي‌‌كنم، اعتقاد دارم و دوست دارم كه بايد باشد، نيست!

مثلا اينكه شما سالها تلاش كنيد يك آدم ناسالم كه به شما آسيب مي‌زند را عاشق خود كنيد با اين توقع و برداشت كه چون من او را دوست دارم پس مهم نيست واقعا او چگونه است و با من چه مي‌كند؛ كاري واقع‌بينانه و بر اساس واقعيت نيست!

۲- پس من ابتدا بايد آگاه به برداشت خود از واقعيت باشم و متوجه باشم برداشت شخصي من از واقعيت، لزوما خود واقعيت نيست و بين اين دو، فاصله قائل شوم. بايد خطاهاي شناختي افكارم را پيدا كنم و آگاه از مكانيزم‌هاي دفاعي روانم باشم. اگر من آگاه از توقعات، برداشت‌هاي غيرمنطقي و ارزشگذاريهاي خوب و بد ذهن‌ خود نباشم؛ اصلا واقعيت براي من آن چيزي نيست كه واقعا هست!

پس باعث مي‌شود توانايي‌ها و داشته‌هاي من در مسير خواسته‌هاي من نباشند! كارهايي انجام مي‌دهم كه من را به آنچه مي‌خواهم نمي‌رساند! باور ندارم آنچه را مي‌خواهم مي‌توانم بدست آورم! چيزي را مي‌خواهم كه نمي‌توانم داشته باشم! با مسائل زيادي روبرو مي‌شوم كه نمي‌خواهم!

۳- من اگر واقعيتي را مي‌پذيرم بايد بخواهم و بتوانم تبعات منطقي رفتارم را نيز در برابر آن واقعيت بر عهده بگيرم. اما اگر من واقعيت را بدون پذيرش پيامد انتخاب‌ها و تصميماتم بخواهم در واقع آن واقعيت را نيز نپذيرفته‌ام! عدم پذيرش پيامدها يعني اينكه من نمي‌خواهم مسئوليت ‌پذير باشم.

۴- اگر مي‌خواهم واقعيتي را كه اكنون هست و من مسئول آن هستم را بپذيرم مي‌بايستي خود را نسبت به مشكلات گذشته، قرباني ندانم حتي اگر خودم در به وجود آمدن آنها نقشي نداشته‌ام! زيرا آن وقت از پذيرش واقعيت امروز و مسئوليت پذيري، سر باز مي‌زنم و دنبال مقصر در مشكلات گذشته مي‌گردم! تقصير، مبتني بر گذشته و مسئوليت، مبتني بر حال است. شما با مسئوليت پذيري در امروز، از تكرار خطاها يا رفتارهاي غلط در آينده جلوگيري مي‌كنيد.

 من مواردي را ديدم كه گفته شد من بد اخلاقي يا مشكلات رفتاري ديگري را پذيرفتم! براي اينكه شما واقعيتي را بپذيريد بايد ابتدا هر آنچه كه هست؛ با شدت، ميزان و كيفيتي كه دارد به صورت شفاف ببينيد كه بعد بتوانيد آن را بپذيريد. زيرا پذيرش يك واقعيت، بدون پذيرش تبعات و هزينه‌هاي آن معنا ندارد!

اينكه شما قدرت تحمل و سازگاري داشته باشيد كه در يك شرايط سخت قرار بگيريد و تاب بياوريد خوب است؛ اما برخي از پذيرش‌ها و سازگاري‌هاي ما، همراه با استفاده از مكانيزم‌هاي دفاعي فراوان است تا ما رنج واقعيت را نبينيم يا كمتر حس كنيم اما آسيب‌هاي خودش را به ما مي‌زند!

بنابراين ممكن است شما بسياري از رنج‌ها و آسيب‌هاي ديگري را اصلا به خاطر نياوريد و آنها از بخش هوشيار ذهن خود رانده باشيد يا واقعيت را انكار و در برابر هر چه مخالف با باورهايتان رخ مي‌دهد مقاومت كنيد و يا براي آنها دلايلي غيرواقعي بسازد تا خود را تسكين دهيد! مثلا آسيب‌هاي ديگري به خودتان را نشانه عشق او قلمداد كنيد يا بگوييد چون دوستش دارم هر بلايي سرم بيايد تحمل مي‌كنم!

مادري كه ادعا مي‌كند خودش را با انبوه مشكلات بچه‌ها سازگار كرده است؛ وقتي كمي بررسي مي‌كنيم متوجه مي‌شويم كه او هميشه در حال استفاده از مكانيزم سركوب است تا نسبت به مشكلات بچه‌ها عصباني نباشد و پشت رفتارهاي او هيجان‌هاي ابراز نشده‌اي مثل خشم وجود دارد.

پس اينكه من چه واقعيتي را با چه تبعاتي مي‌پذيرم و اصلأ چقدر براي آن، آمادگي و توانايي دارم بسيار مهم است. پذيرش واقعيت، بايستي آگاهانه و از روي اجبار، ناداني و ناتواني نباشد. مشاهده شفاف واقعيت، بدون استفاده از مكانيزم‌هاي دفاعي انكار، سركوب و... باعث مي‌شود كه من خودم را آماده و توانمند كنم، آموزش ببينم و مسئوليت تصميم و انتخاب خودم را بر عهده بگيرم.

وقتي با كمك درمانگر از حضور دفاع‌هاي رواني ناآگاهانه خود، آگاه مي‌شويد تازه متوجه واقعيت با تمام رنج و تلخي آن مي‌شويد! آن وقت تصميم با شماست كه چه انتخابي داشته باشيد.

نظرات

وقتي تمام زندگيت دستخوش تله هايي هست كه ديگران بهت تحميل كردن چطور ميشه خودتو قانع كني كه مسئولش خودتي؟وقتي رشته هرچيزي رو ميگيري ميرسي به كم كاري يكي ديگه چطور خودتو گول بزني؟هرچقدر مسئوليت پذير باشي و منطقي يه بن بست هايي تو ذهنت هست كه يا بايد به خودت دروغ بگي كه خودم كردم چون ميدوني خودت نكردي و پلتفرم ايجاد شده توسط ديگران هدايتت كرده به اون انتخاب يا اينكه خودتو سركوب كني و به خودت بگي بپذير .يه واقعيت هايي هست كه قابل انكار نيست من با مظلوم نمايي وقرباني دونستن مخالفم ولي مسئوليت پذيري كه باعث كتمان واقعيت و حس بد هم بشه بعيده قابليت تغيير مثبت رو داشته باشه.

 
يكي از اشكالات قاتون جذب هم همينه كه كمك نميكنه آدم راه درست رو انتخاب كنه و كمك نميكنه آدم خطاي شناختيشو كشف كنه و فقط ميگه هدفي كه بهر شكل انتخاب كردي رو تصوير سازي كن و پيش برو، مثلا من ترس اجتماعي دارم و بخوام برم باشگاه تا ورزيده بشم يا با افراد خاصي كه كنارشون حس قدرت كنم دوست بشم!!!
 

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.