حس دوست داشتن و مسئوليت پذيري

خدمات مشاوره خانواده و روانشناسي

حس دوست داشتن و مسئوليت پذيري

۳۴ بازديد
 


ما از عشق طوري سخن مي‌گوييم كه انگار چيزي يگانه و يكپارچه است؛ اما عشق از دو وجه خيلي متفاوت تشكيل شده است: دريافت عشق و عشق ورزيدن. ما بايد زماني ازدواج كنيم كه آماده انجام عشق ورزيدن باشيم و از وابستگي شديد و نياز غير طبيعي خود به دريافت عشق آگاه باشيم! ما در حالي رابطه‌ها را آغاز مي‌كنيم كه تنها درباره دريافت عشق مي‌دانيم و افسانه‌ها ساخته‌ايم!

بچه‌ها اينطور برداشت مي‌كنند كه انگار پدر و مادر، بي‌چون و چرا در خدمت آنان هستند! فقط براي راحتي، راهنمايي، سرگرمي، غذارساني و تميز كردن آنها و در عين حال خودشان هم هميشه سر حال مي‌مانند! ما اين فكر و نياز به عشق را، با خود به بزرگسالي مي‌بريم؛ وقتي بزرگ مي‌شويم دلمان مي‌خواهد دوباره همان تر و خشك كردن‌ها و لوس كردن‌ها توسط ديگري بازسازي شوند! در كنج ذهنمان، معشوقي را تصور مي‌كنيم كه نيازهايمان را پيش‌بيني مي‌كند؛ قلبمان را مي‌خواند؛ از خودش بخاطر ما مي‌گذرد و همه چيز ما را بهتر مي‌كند.

اين به نظر رمانتيك مي‌رسد در حالي كه صرفاً طرح اوليه اتفاقات بد و يك رابطه پر دردسر است! ديدگاه رمانتيك انتظار دارد كه عشق و هم آغوشي به هم وصل باشند. ما زماني به درستي آماده ازدواج هستيم كه آن قدري قوي باشيم تا بتوانيم زندگي همراه با ناكامي يا دوست داشته نشدن را بپذيريم و بتوانيم توانايي عشق ورزي را در خود تقويت كنيم.

مطلب بالا برگرفته از كتاب سير عشق از آلن دوباتن.


همه ما دوست داريم كه دوست داشته شويم مورد تاييد باشيم و ما را تحسين كنند اما مشكل از جايي شروع مي‌شود كه عده‌اي تمام احساس ارزشمندي و حس خوب نسبت به خودشان را هم وابسته به دوست داشته شدن توسط ديگران مي‌كنند! چون اين نياز آنها در كودكي پاسخ داده نشده يا با ترس، تحقير، باج‌گيري، طرد شدگي‌ و اضطراب پاسخ داده شده و آنها دلبستگي‌هاي ايمني را با والدين خود تجربه نكرده‌اند و اكنون اين نياز را به شدت از ديگران طلب مي‌كنند!

آيا شما ترجيح مي‌دهيد در برابر شما احساس مسئوليت كنند يا شما را فقط دوست داشته باشند؟ آيا اينكه كسي در برابر شما احساس مسئوليت كند؛ نوعي دوست داشتن محسوب نمي‌شود؟ آيا كسي كه نياز افراطي شما را به عشق پاسخ مي‌دهد اما در برابر شما احساس مسئوليت نمي‌كند؛ شايسته دوست داشتن است؟

آيا كسي كه به شما محبت مي‌كند اما از شما در برابر اين محبت، باج مي‌گيرد و يا از شما طلبكار است كه بايد چنين و چنان باشيد تا شما را دوست بدارم؛ شايسته دوست داشتن است؟ آيا عشق تنها يعني هماغوشي و يك رابطه هيجاني؟ اصلا چرا بايد به هر قيمتي، دوست داشتني باشيم؟!

اين مطلب را بخوانيد: مشاوره خانواده چيست؟

 چرا قديما انقد زندگي كردن و فهميدن سخت نبوود!! زندگي رو خودمون جهنم كرديم و مريض شديم بعدش مجبور شديم بريم دكتر روانشناس يا مشاوره بشيم...كه مريضهايي كه زندگيشونو جهنم كردن درست كنيم! ولي واقعا اينو نميدونم چرا قديما با وجود اينكه هيشكي نميفهميد عشق درست و غلط چيه و مسئوليت تعريف درستش چيه! ولي زندگيا انقد صفا داشت ،دوست داشتن ها واقعي بوود...اگه تونستيم يه جواب بسيار ساده براش پيدا كنيم مطئنا اون وقت ميتونيم مثل اون وقتا زندگي سالمي از اين نظر داشته باشيم.

منبع: خانواده خوب 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.